علی هجویری :

باید چندان بدانی که بدانی که ندانی.

بهاء ولد :

هر لقمه که می خوری ، بدان که آن لقمه تو را می خورد ، و عمر تو را کم می کند.

عین القضات همدانی :

خلق از ابلیس نام شنیده اند. نمی دانند که او را چندان ناز در سر است که پروای هیچ کس ندارد.

ابوبکر مستملی بخاری :

بت اندر عالم بسیار است. یکی از بتان ، کرامات است.

میبدی :

سوختگان درگاه ما را گوی تا دست تهی آرید بر ما ؛ که ما دست تهی دوست داریم. فروشندگان ، دست پر خواهند ، بخشندگان ، دست تهی.

واسطی :

مرید صادق را از خاموشی پیران ، فایده بیش از گفت و گوی بُوَد.

یحیی معاذ رازی :

الهی! مرا اعتماد بر گناه است ، نه بر طاعت ؛ زیرا که در طاعت اخلاص می باید و مرا نیست ، و در معصیت فضل می باید و آن تو را هست.