از دوستت دارم ها

دیشب به یاد چشم هایت گریه کردم

دیدم چو خالی بود جایت، گریه کردم 

شاید خدا این گونه می خواهد برایم

بستم لبم را از شکایت ، گریه کردم

در ذهن بی تابم چو حک شد نقش چشمت

من تا خدا ، تا بی نهایت ، گریه کردم

ما چون دو مرغ عشق با هم عهد بستیم

ای جفت عاشق ، در هوایت گریه کردم

من دوستت دارم ، گواه عشقم این است

دیدم چو سیل اشک هایت ، گریه کردم

مرغ شب از دلتنگی مهتاب افسرد

وقتی شنیدم این روایت ، گریه کردم

آئینه از اندوه من چون ابر بارید

تنها نه او ، من هم برایت گریه کردم