دروغگوی بد
ازين بي تابي بيزارم ازين كه ياد تو باشم
ازين كه با نگاهم باز پيشت اينجوري رسواشم
همش فكر ميكنم اين بار ديگه دل ميكنم از تو
ديگه چشمامو مي بندم نبينم برق چشماتو
ديگه يادم مي ره وقتي مي گفتي دل به من بستي
تو اما خوب نشون دادي دروغگوي بدي هستي
ميخوام ردشم ولي قلبم هنوزم پيش تو گيره
با اين بي رحميات بازم چرا اينجوري مي ميره
+ نوشته شده در شنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۰ ساعت 11:13 توسط حمید 68
|